
یک استراتژیست، انسان مسئول است. او منتظر نمیماند جامعه برای او شغل و کاری را تعریف نماید تا وی آنها را اشغال کرده و به انجام شرح وظایف آن شغل مشغول شود. بلکه در رویکردی فعالانه به دنبال پر کردن خلأهای جامعهی خود میگردد تا آنها را رفع نماید. او به دنبال اصلاح جامعه است و در این راستا، اختلالات سیستمی را شناسایی کرده و در راستای بهبود آنها اقدام مینماید. او صرفاً به دنبال گذران زندگی خود، در مقیاسی خُرد نیست، بلکه در سطوح کلانتر و با نگاهی نظاممند و سیستماتیک، زندگی کوچک خود را در نسبت با جامعهی بزرگتر در کشور، و بلکه کل جامعهی جهانی و حتی تمام طبیعت و جهان میداند. در این راستا، تلاش میکند تا علاوه بر مسئولیتپذیری در سطح خُرد، مسئولیتپذیری در سطوح کلان جامعه و میانتمدنی را نیز داشته باشد.
یکی از مسائلی که کودک در فرایند رشد با آن مواجه است، تعریف نقش اجتماعی خود است. هدایت کودک به سمت اتخاذ نقش اجتماعی فعال و «مسئولانه» به جای احراز نقش اجتماعی منفعلانه و غیرمسئولانه در چهارچوب احراز یک «شغل»، یکی از اهداف «رویکرد نظاممدار» است. ضمناً ایجاد توانایی در درک ارتباط بین سطح خُرد زندگی وی با سطوح کلان اجتماعی و جهانی نیز از دیگر اهداف این رویکرد است.