
از سوی دیگر، یکی از مؤلفههای اساسی در جامعهسازی، پیچیدگی است. در هم تنیدهتر شدن اجزای سیستمهای مختلف جوامع امروزی، پیچیدهتر شدن هر چه بیشتر آنها را منجر شده است. به همین نسبت، اتخاذ استراتژی و تصمیمسازی نیز به فرایندی حساس، مستقل، و حیاتی تبدیل شده و ضرورت آن را مضاعف کرده است. فرد و جامعهای که نتواند برای خود تصمیمسازی کند، سرنوشت خود را به کسانی سپرده که برای او تصمیمسازی میکنند و تصمیمهای خود را بر او تحمیل میکنند. استقلال حقیقی در گرو استقلال در تصمیمسازی است.
بر این اساس، یکی از رویکردهای اساسی در استراتژی برای کودکان، رویکرد تصمیممدار است. زیرا کودک در این سنین، در آستانهی دستیابی به قوهی تشخیص و تمییز است. اساساً پایههای توان تصمیمسازی در انسان، در دوران کودکی بنانهاده میشود. تا فرد بتواند در سنین بالاتر به استقلال در تصمیمگیری برسد. بنابراین، در این رویکرد، تمایز تصمیمگیری از تصمیمسازی، تبیین تصمیمسازی، و بررسی جوانب و پیامدهای آن در دستور کار است.